[15]?!Who are you

جیمین : باهاش دست دادیم ..حوصله خوش و بش نداشتم بی صبرانه منتظر بودم تا بفهمم چرا نمی تونیم برگردیم خونمون ..که از کنارکارلو گذاشتم ...وارد عمارت شدیم ولی با صحنه ای مه هر 3 دیدیم سر جامون خشکمون زد
ویو دیانا
وارد عمارت شدم لوکارو روی مبل نشسته دیدم که داشت قهوه میخورد
دیانا:چی کار کردی؟ چرا انجایی؟
لوکا : نگران نباش حل کردم اما به سبک خودمون
دیانا: چییی...مگه بهت نگفتم که به اداره پلیس بسپر هدفت از این کارر چیع
لوکا : اگه پای اونا به اداره پلیس باز میشد هم فندم رد میدادن و احتمال افتادن اتفاقی زیاد بود و اگر هم خبر دست رسانه ها میوفتاد سهام افد میکرد
دیانا چی کارشون کردی؟
لوکا: جلوی اداره پلیس آدم ها رو تحویل گرفتم و به دارک وب بردم
دیانا: چییی داری باها...
+جیمین.کوک.تهیونگا؟؟؟؟؟
دیانا: به طرف صدا برگشتم که با جین که دنبال اعضا بود روبه رو شد پشت سرش بثیه اعضا هم وارد شدن هیونگ لاین آشفته بودن که گفتم:اومدید؟ اعضا تو راهن افرادم دارن ساپرتشون میکنن
یونگی: بازم اون ساسنگ فن ها روانی؟
نامجون : این دفعه دیگه واقعا زیاده رویه
دیانا: نگران نباشید دیگه من هستم کسی نمیتونه شما رو تهدید کنه
&اعضا سعی به برقراری آرامش رفتشون بودن ..پذیرایی خونرو متر میکردن دیانا برای اعضا قهوه درست کرد و اونا رو به آرامش دعوت کرد لوکا از این همه آرام و صمیمی برخورد کردن دیانا در تعجب بود ولی بعد خدافطی کوتاه از سالون خارج شد که یک کرد و زن هنگام خارج شدن دید اهمیت نداد چون هرکسی هم که باشه دیانا از قبل ازش خبر داره در همین هین شرکا های دیگه وارد شدن که اعضا تعجب کرد ولی با کار دیانا دست به دهان شدن
لنزو:چیشده این وقت ش....

&دخترک قصد تمام کردن جملشو داشت ولی با سیلی که دیانا بهش نثار کرد شوکه دست به صورت به نقطه ای دیگر خیره شد که در همین حین مگنه وارد سالون شد
دیانا:شماا چطور مدیر عاملی هستید که خبر ندارید آیدلتون با ی موشت روانی خر درگیر بشن؟(داد)
جی وون:مم...مگه چی شده خانم جنان
دیانا: تازه میپر....
جیمین : ...